ایمنی و تصادفات • Re: تا حالا تصادف شدید داشتید ؟؟؟ شما زدید یا اونا زدن به شما !

سلام ممنون بابت گردگیری تاپیک کار خوبی انجام دادین

قصه ما از اونجایی شروع شد که یزد ارشد قبول شدیم و دوترم هر هفته توی این مسیر (یاسوج-اقلید-یزد) در رفت و اومد بودم یه چند باری با صحنه های خیلی دلهره اور و بدجوری مواجه شدم که فقط خدا کمک میکرد ....از اونجایی این مسیر بیابونیه از اقلید به اونور و اکثرا هم ماشین سنگین هستن و خواب الودگی و اینا واقعا تردد و خیلی سخت و دلهره اور میکنه

سرتونو درد نیارم اخرین باری که خواستم برم یزد بعد امتحانای همین ترم بود که میشه حدودا یه ماه پیش . خونواده هم گفتن ما هم باهات میایم فردا که یه سیاحتی بکنیم اونجارو
همیشه میگم خدا بنده هاشو دوس داره و تا تقدیر ادم نباشه شاید بری به سمت مرگ ولی خدا ادمو نجات میده
شب که خوابیدم دم دمای صبح خواب دیدم که تو همین مسیر با خونواده دارم میرم و نرسیده به اقلید یه کامیون اومده رو ماشین و خونواده همه تو ماشینن زیر کامیون و فقط من سالمم که یادمه زنگ زدم به اورژانس گفتم پونزده کیلومتری نرسیده به اقلید تصادف کردم توروخدا سریع بیاین

از خواب که بیدار شدم از استرس و شوک خوابم نبرد قرار بود ساعت 8 راه بیوفتیم ولی من بخاطر این خواب به روی خودمم نیاوردم که همچین خوابی دیدم بخاطر همین دم دمای ساعت 11 یه صدقه دادم و بسم الله حرکت کردم

تو مسیر سرعتم و بالای 80 نبردم برای احتیاط کل حواسم به جاده بود تا همینکه دقیقا بعد از تونل اقلید (تقریبا 10 -15 کیلومتر نرسیده به اقلید ) کسایی با این جاده اشنان میدونن چه جوریه همینکه از دهنه تونل 2 کیلومتر دور شدم با همون سرعت 80 یه تریلر از جاده سمت خودش داشت میومد و خدا شاهده فقط میدونم 100 متر نرسیده به من یهویی اومد شاخ به شاخ ماشین و روند طرف من کلا من 5 ثانیه فرصت داشم تصمیم بگیرم که خودش خیلی بود
راه فراری نداشتم تو اون لحظه فقط میدونم ماشین و دادم شونه سمت راست جاده که خاکی هم بود و سرعتم و دوچندان کردم که فقط ازش رد بشم ( چون رفته رفته داشت وارد شونه میشد تریلره فک کنم خوابش برده بود ) ازش که رد شدم متاسفانه یه ماشین پشت سر من بود با فاصله کمی که با تریلره برخورد کرد ولی چون جاده سربالایی بود سرعت تریلر زیاد نبود و زود متوقف شد طرف که به خودش اومد .

خدا نکنه کسی تو همچین موقعیتی قرار بگیره اونروز دیگه کنترل رانندگی نداشتم چون واقعا دلهره اور بود . خداروشکر که از قبلش اون خواب و دیدم و خدا اگاهم کرد شاید اگر اون خواب و نمیدیدم الان . . . </span>

همیشه ذکر و یاد خدارو فراموش نکنیم که فقط خودشه که پناه و ارامش دهنده دلای ماهاست.

سر این جریان خونواده نتوستن به توافق برسن از ادامه تحصیل من تو یزد و مادرم بیشتر از همه مانع شد و خلاصه انصراف دادم از اونجا ببخشید سرتونو درد اوردم شاید ربطی به تاپیک هم نداشت ولی امیدوارم خالی از لطف هم نبوده باشه .

تخصصی خودرو - تاپ کار فور...